نبرد جلولا
نبرد جلولا | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
بخشی از حمله اعراب به ایران | |||||||
| |||||||
طرفهای درگیر | |||||||
شاهنشاهی ایرانشهر | خلافت راشدین | ||||||
فرماندهان و رهبران | |||||||
قوا | |||||||
۲۰٬۰۰۰ | ۱۲٬۰۰۰ | ||||||
تلفات و خسارات | |||||||
سنگین[۲] | سنگین[۲] |
جنگ جَلولا جنگ میان شاهنشاهی ساسانی و خلافت راشدین بود که در ماه آوریل ۶۳۷ میلادی و پس از گشایش تیسفون پایتخت ساسانیان روی داد. فرجام این جنگ پیروزی اعراب علیرغم پیشروی ایرانیها در ابتدای پیکار بود، چنانکه در منابع تاریخی آمده است سپاه ساسانی که اینبار تماماً از ایرانیها بودهاند خطوط تمام جبهههای اعراب را شکسته و یک جبهه از سربازان اعراب را به کلی نابود کردند و جایگاه برای نفوذ سواران ساسانی فراهم شد تا اعراب محاصره شوند اما سپاه ساسانی از این فرصت به خاطر اعتماد به نفس بالای مهران رازی یا نامطلع بودن او در حین نبرد استفاده نکردند، و در ادامه جنگ، طوفان شن کار را بر ایرانیها سخت کرده و اوضاع به نفع اعراب بادیه شد به طوریکه ریزگرد به چشمان سواران و سربازان ایرانی خورده و سواران را در اثر رم کردن اسب زمین زده و در عین حال عده ای از سربازان عرب پنهان شده در طوفان به پشت سپاه ساسانی اردو زده و به ایرانیها یورش بردند و در همان ابتدا به سردار ایران مهران رازی که از خاندان مهران بود یورش بورده او را کشتند با اینحال ایرانیها علیرغم محاصره طوفان شن و کشته شدن سردارشان به انتقام نبرد قادسیه مقاومت کرده و اعراب تلفات شدیدی دادند با اینحال شب هنگام لشکر بی فرمانده ایران بدون نظم متواری و اعراب از این فرصت استفاده کرده و از آنجا که سبک زره و چابک بودند ایرانیها را با دستههای جدا کشته و به سرعت به دستههای بعدی یورش برده و فاتح شدند، پس از این نبرد اعراب هفت ماه منطقه جلولا را محاصره کردند تا توانستند این منطقه استراتژیک که راه ورود به فلات ایران بود را فتح کنند.
جنگ جلولا
[ویرایش]پس از سقوط تیسفون، یزدگرد سوم تیسفون را ترک گفته رهسپار حلوان که شهر کوچکی در نزدیک خانقین کنونی بود، شد تا مقدمات اعزام نیرویی را فراهم آورد. بعد از چندی به سعد بن ابیوقاص خبر رسید که یزدگرد در حلوان قشونی جمع کرده، در صدد جنگاست. سعد کسی را نزد عمر فرستاد تا از وی دربارهٔ تعقیب یزدگرد اجازه کسب کند. عمر در پاسخ دستور داد خود سعد در مدائن بماند ولی هاشم بن عتبه با دوازده هزار نفر تن از سپاهیان را بدانجا بفرستد.[۳] فرخزاد هرمزد که در این زمان سپهسالار ایران بود چون از تیسفون بیرون آمد به جلولا که رسید به راهنمایی از سرداران دیگر در صدد برآمد پیش از آنکه لشکرش پراکنده شوند و هر یک بجایی بروند، یکبار دیگر پیش از یورش عرب درایستد و در دفع بلای آنها تلاشی بکار برد. در زمانی که یزدگرد در حلوان بود فرخزاد نامهای به او نوشت و از او مال و لشکر کمکی خواست. یزدگرد پول و سپاه برای وی فرستاد و حتی از اسپهان نیز ارتشی به یاری وی آمد. به موجب یک روایت دیگر مهران رازی بود که در این جنگ فرماندهی داشت. ایرانیها در جلولا خندق کندند و آمادهٔ جنگ شدند.[۴] سعد نیز به دستور خلیفه عمر با سپاهش عازم حلوان بود که در سر راه خود در جلولا با نیروهای ایران روبرو شدند. جنگ سختی روی داد و ایرانیها شکست خوردند. گروه بسیاری از ایرانیها و از جمله مهران رازی کشته شدند و گروهی نیز روی به گریز نهادند. گریختگان را اعراب تا حلوان و قصر شیرین دنبال کردند. پس از جنگ اعراب وارد حلوان شده دست به یغما گشودند و اموال و نفایس هنگفتی را به غارت بردند. به موجب نوشتهٔ مورخان سهم هر یک از سپاهیان از غنائم بدست آمده، ۳۰ هزار درهم بود.[۵] کثرت اسیران، خاصه زنان و دختران چندان بود که گویند وجود اسیران جلولا برای عمر مایهٔ نگرانی گشت و مکرر میگفت «از ترس فرزندانی که این زنان قرار است به دنیا بیاورند، به خدا پناه میبرم.»[۶]
بعد از این فتح سعد بن ابی وقاص میخواست یزدگرد را تعقیب کند ولیکن عمر به او نوشت که «میانرودان برای اعراب کافی است و کاش مابین میانرودان و ممالک آنطرف کوهها (مقصود کوههای زاگرس است) سدی بود که نه ایرانیها میتوانستند از آن بگذرند و نه اعراب.» بنابراین در سال ۱۶ هجری یا ۶۳۷ میلادی، سعد به تسخیر شهرهای دیگر میانرودان پرداخت و کاملاً موفق شد.[۷]
اسیران
[ویرایش]پس از جنگ جلولاء تعداد زنان اسیر بسیار زیاد بودند به طوری که عمر بن خطاب دربارهٔ فرزندان حاصل از تجاوز جنسی به فکر فرورفت. دینوری در کتاب اخبار اطوال اینچنین مینویسد:
مسلمانان در جنگ جلولا غنایمی به دست آورند که نظیر آن به دست نیاورده بودند و گروه زیادی اسیر از دختران آزادگان و بزرگان ایران گرفتند. گویند عمر میگفته است خدایا من از شر فرزندان اسیران جلولا به تو پناه میبرم… (اخبار الطوال: ص ۱۶۳).[۸]
پانویس
[ویرایش]- ↑ Parvaneh Poushariati, Decline and fall of the Sasanian Empire, I. B. Taurus, Londres et New York, 2011 شابک ۹۷۸۱۸۴۵۱۱۶۴۵۳, p. 469.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ "ʿARAB ii. Arab conquest of Iran – Encyclopaedia Iranica". www.IranicaOnline.org. Retrieved 1 April 2019.
- ↑ تاریخ ده هزار ساله ایران، جلد دوم، ص ۱۴۰
- ↑ زرینکوب. تاریخ ایران بعد از اسلام، ص ۳۳۲
- ↑ تاریخ ده هزار ساله ایران، جلد دوم، ص ۱۴۱
- ↑ بامداد اسلام، زرینکوب، ص ۹۴
- ↑ پیرنیا. تاریخ باستانی ایران. ص ۳۶۴
- ↑ https://kheradgan.ir/p/23041
نگارخانه
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- پیرنیا، حسن (مشیرالدوله). تاریخ باستانی ایران. تهران: انتشارات دنیای کتاب، ۱۳۶۲
- رضایی، عبدالعظیم. تاریخ ده هزار ساله ایران. جلد دوم چاپ سوم. تهران: انتشارات اقبال ۱۳۷۲
- زرینکوب، عبدالحسین. تاریخ ایران بعد از اسلام. چاپ سوم. تهران: انتشارات امیرکبیر ۱۳۶۲
- زرینکوب، عبدالحسین. بامداد اسلام. تهران: انتشارات امیرکبیر
- روشن ضمیر، بهرام. فراز و فرود ایرانیان. ص ۲۸۴