Nothing Special   »   [go: up one dir, main page]

پرش به محتوا

دیوان حافظ/بیا و کشتی ما در شط شراب انداز

از ویکی‌نبشته
نسخهٔ تاریخ ‏۱ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۰۳ توسط AFlorence (بحث | مشارکت‌ها) (خنثی‌سازی ویرایش 74515 توسط 2.147.62.107 (بحث))
حافظ (غزلیات) از حافظ
(بیا و کشتی ما در شط شراب انداز)

  بیا و کشتی ما در شط شراب انداز خروش و ولوله در جان شیخ و شاب انداز     مرا به کشتی باده درافکن ای ساقی که گفته‌اند نکویی کن و در آب انداز     ز کوی میکده برگشته‌ام ز راه خطا مرا دگر ز کرم با ره صواب انداز     بیار زان می گلرنگ مشک بو جامی شرار رشک و حسد در دل گلاب انداز     اگر چه مست و خرابم تو نیز لطفی کن نظر بر این دل سرگشته خراب انداز     به نیم شب اگرت آفتاب می‌باید ز روی دختر گلچهر رز نقاب انداز     مهل که روز وفاتم به خاک بسپارند مرا به میکده بر در خم شراب انداز     ز جور چرخ چو حافظ به جان رسید دلت به سوی دیو محن ناوک شهاب انداز