مجسمه
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /مُجسِّمِه/
اسم
[ویرایش]مجسمه
- سازهای که به شکل انسان، حیوان، گیاه و جز آنها از فلز، سنگ، چوب، و مانند آنها میسازند و معمولاً جنبه تزئینی دارد یا برای بزرگداشت کسی به شکل او ساخته میشود.
- جسمی به شکل انسان یا حیوان که از سنگ، گچ یا فلز ساخته باشند. تندیس.
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن