Nothing Special   »   [go: up one dir, main page]

Academia.eduAcademia.edu

روش تحقیق پدیدارشناسانه

دیدگاههای نظری چندی وجود دارند که با توجه به ماهیتی که برای انسان قائلند ،در تحقیقات اجتماعی بیشتر گرایش به انجام تحقیقات کیفی دارند . این دیدگاههای نظری از جمله شامل کنش متقابل نمادی ،پدیدار شناسی و مردم روش می باشند که انسانها را به عنوان عاملینی دارای اندیشه و توانایی تعریف موقعیت ها و ایجاد معانی در نظر می گیرند و از این دیدگاه به انتقاد از روشهای پوزیتویستی در بررسی مسائل اجتماعی می پردازند . در این زمینه بلومر این فکر را مورد انتقاد قرار داده است که علوم اجتماعی موفقیت مشابهی با علوم طبیعی بدست آورده است زیرا توانسته است که از وسایل دستیابی به داده های عینی برای تحلیل های کمی،یعنی آمار استفاه کند .

روش تحقیق پدیدارشناسانه ،بنیان های نظری و راهبردهای عملی مقدمه دیدگاههای نظری چندی وجود دارند که با توجه به ماهیتی که برای انسان قائلند ،در تحقیقات اجتماعی بیشتر گرایش به انجام تحقیقات کیفی دارند . این دیدگاههای نظری از جمله شامل کنش متقابل نمادی ،پدیدار شناسی و مردم روش می باشند که انسانها را به عنوان عاملینی دارای اندیشه و توانایی تعریف موقعیت ها و ایجاد معانی در نظر می گیرند و از این دیدگاه به انتقاد از روشهای پوزیتویستی در بررسی مسائل اجتماعی می پردازند . در این زمینه بلومر این فکر را مورد انتقاد قرار داده است که علوم اجتماعی موفقیت مشابهی با علوم طبیعی بدست آورده است زیرا توانسته است که از وسایل دستیابی به داده های عینی برای تحلیل های کمی،یعنی آمار استفاه کند . بلومر و سایر اندیشمندانی که در چارچوب مکتب کنش متقابل نمادی کار می کنند چندان اعتقادی به استفاده از روشهای علوم تجربی در مطالعه پدیده هاي انسانی ندارند زیرا که آنها معتقد به دو مفهوم اساسی می باشند که نقش مهمی را در شکل دهی به تعاملات انسانی دارند و مطالعه این دو مفهوم بر مبنای روشهاي کمی امكان ندارد. این دو مفهوم عبارتند از "خود آیینه سان» و «تعریف وضعیت توسط عامل ». این دو مفهوم در شکل گیری روش کیفی نقشي مهمی ایفا کرده اند . خود آیینه سان یعنی اینکه درک ما از خود ناشی از این است که فکر می کنیم دیگران ما را چگونه می بینند . تعریف وضعیت توسط عامل نیز به این موضوع می پردازد که درک شخص از وضعیت اجتماعی و نه نفس وضعیت اجتماعی ،تعیین کننده پدیده های اجتماعي است . این مفاهیم به قابلیت تعریفی گری انسان اشاره دارند و اینکه انسانها با توجه به فهمی که از موقعیت های اجتماعی دارند و معانی که برای پدیده ها و تعاملات اجتماعی قائل هستند، در برابر آنها واکنش نشان می دهند . بر مبنای این دیدگاه است که باید انسانها را به عنوان کنشگرانی فعال و دارای قابلیت تفسیر در نظر گرفت و چنین نگرشی به انسان در دیدگاههای پوزیتویستی و یا در دیدگاهای مبتنی بر واقعیت گرایی اجتماعی وجود ندارد و لذا روش تحقیق دو مکتب تعريف گرايي و واقعيت گرايي اجتماعي نیز متفاوت از همدیگر می باشد . بر مبنای همين تفاوت نگرش به انسان است که پوزیتویست ها و واقعیت گرایان اجتماعی یعنی آنان که بر نقش ساختارها در شکل دهی به کنش های انسانی تاکید دارند و انسانها را صرفا پاسخگویانی بدون خلاقیت به نیازهای ساختاری در نظر می گيرند، به انسان در قالب جزئی از طبیعت و مانند اشيای فیزیکي می نگرند و لذا اعداد و ارقام را بهترین ابزار برای مطالعه بر روی انسان قلمداد می کنند در حاکیکه تعریف گرایان معتقد به توانایی انسانها در تعریف موقعیت های مختلف و عمل بر مبنای این موقعيت ها هستند و از آنجا که نمی توان همه انسانها را واجد تعاریف مشترک قلمداد کرد، لذا نمی توان فهم و تعقل و ذهن آنها را به اعداد تبدیل نمود و تعمیم های کلی در مورد آنها رائه داد . پدیدار شناسی به عنوان یکی از پارادایم های تفسیری ،شاخه ای از فلسفه محسوب می شود که ریشه در کارهای هوسرل و اندیشمندانی چون هایدگر،سارتر،مرلوپونتی دارد. هدف پدیدار شناسی ،آن چنان که هوسرل مشخص کرده است عبارتست از مطالعه پدیده انسانی بدون در نظر گرفتن دلایل علی آنها ،و نیز واقعیات عینی آنهاو یا حتی تظاهرات آنها ( Wilson,2004). هدف در روش تحقیق پدیدارشناسانه ، مطالعه این امر است که چطور پدیده انسانی در آگاهی و در شناخت تجربه می شود. با این رویکرد می توان گفت که پدیدارشناسی نوعی روش تحقیق کیفی محسوب می شود چرا که با استفاده از ابزارهایی چون مصاحبه عمیق،بحث های گروهی ، مشاهده مشارکتی و تحلیل داده های حاصل از این فرایندها از منظر فرد مورد مطالعه ، به دنبال این امر است که چگونه افراد معانی را برای پدیده های مختلف ایجاد می نمایند . نکته کلیدی در این نوع روش تحقیق درگیری فرد در ایجاد معنا برای پدیده های اطراف خود است زیرا فرد از نظر این روش جهان را با و از طریق دیگران تجربه می کند . مبانی نظری پدیدارشناسی نقطه شروع پدیدارشناسی تاکید روی این نکته است که ابژه ها (اشیاء) نمی توانند در جهان خارج به شکلی مستقل حاضر باشند و آنها حاوی اطلاعاتی قابل اتکا و با ثبات نیستند بلکه اشیا تنها به صورتی حاضر هستند که در آگاهی افراد تجسم می یابند (Eagleton,1983). هدف فنومنولوژی ،توصیف تجربیات زندگی به همان صورتی است که درزندگی واقع شده اند . استرابرت و کارپنتر (2003) فنومنولوژی را عملی می دانند که هدف آن توصیف پدیده های خاص یا ظاهر چیزها یا تجربیات زندگی است . کانون توجه فنومنولوژی تجریبات زندگی است زیرا این تجربیات هستند که معنای هر پدیده را برای فرد می سازند و به فرد می گویند که چه چیز در زندگی او و نزد وی حقیقی است(ادیب حاج باقری،پرویزی و صلصالی ،1386) . این نوع از روش تحقیق به دنبال نشان دادن جزئیات پدیده های مورد بررسی است تا پدیده را به نحوی که توسط فاعلان اجتماعی درک می شوند ،نشان دهد . فنومنولوژی سیستمی از تفسیر است که به ما کمک می کند تا خود و نیز روابط خود را با دیگران و هر چیز که در قلمرو ما قرار می گیرد ،درک کنیم . فنومنولوژیست ها معتقد هستند که جهان شیئی نیست که مطابق میل ما باشد ،بلکه عرصه ادراکات ماست و این ادراکات اساس عمل ما را تشکیل می دهند . برن و گرو(1999) در بیان مبانی فنومنولوژی می نویسند :فنومنولوژی فرد را بخشی از محیط می داند که اگر چه خود و جهان را شکل می دهد ولی در جهان زندگی می کند . جهانی از روابط،اعمال معنی دار و زبان و لذا خود فرد نیز تا حدودی تحت تاثیر جهان،زبان،فرهنگ تاریخ ،مقاصد و ارزشهایش است . ما در زمان زندگی می کنیم ،گذشته و آینده بر حال تاثیر دارند و بخشی از بودن ما هستند ،پس نه تنها دنیای افراد متفاوت هستند،بلکه علایق آنها نیز از لحاظ کیفی متفاوت است . واقعیت ذهنی است و حقیقت تفسیری از پدیده است و لذا موقتی است ،از این رو هر تجربه برای هر فرد منحصر به فرد است ،این امر حتی در مورد تجربه محقق برای جمع آوری داده های مطالعه و تحلیل آنها صحت دارد . ویژگیهای روش تحقیق پدیدارشناسانه شوتز معتقد است که دانشی که فرد در زندگی روزمره خود بر مبنای آن فکر و عمل می کند ،موجودیتی منسجم نیست بلکه دانشی است ناپیوسته،دارای وضعیتی سایه – روشن و گاها متناقض(Schutz,1964). 1- پدیدار شناسی معتقد به وجود یک روش ثابت برای همه موقعيت ها و همه اشخاص به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز خود نیست ،بلکه اعتقاد بر این است که به تناسب موضوع تحقیق،موقعیتي که تحقیق انجام می شود،امکانات در اختیار محقق،کیفیت آزمودنی ها و بسیاری متغیرهای دیگر روشهای مختلفی برای جمع آوری اطلاعات وجود دارد . 2- این روش از همان اول تعاریفی ثابت و از پیش تعیین شده برای مفاهیم در نظر نمی گیرد بلکه با استفاده از مطالعات اولیه و با تحقیقاتی وسیع بر روی نمونه ای گویا از افراد تحت مطالعه و نیز با استفاده از منابع متعدد به تعریف فضای مفاهیم اساسي خود می پردازد و در عین حال این تعریف ثابت و دگم نیستند و می تواند در مراحل مختلف تحقیق به تناسب یافته هاي تحقیق دستخوش تغییر شود . 3- در این روش محقق فرضیات و تئوری های از پیش تدوین شده ای که طرح تحقیق را در قابل آن هدایت کند و داده های ناهماهنگ را بر آن مبنا حذف کند ،ندارد و خود در حین تحقیق به نظریه پردازی و فرضیه پردازی اقدام می کند . 4- در اين روش تعداد نمونه،کیفیت نمونه و نحوه انتخاب نمونه از پیش تعیين شده نیست ومحقق می تواند در هر مرحله و با توجه به يافته های تحقیق نمونه ها و افراد مورد نظر خود را دلخواهانه گزینش نماید . 5- يافته هاي این تحقیقات اطلاعاتي عميق و تا حدي اختصاصي در ارتباط با شناسه هاي خود ارائه مي كنند و با توجه به برخورداري از وي‍‍ژگيهاي مذكور،اين يافته ها از قابليت تعميم بالايي برخوردار نيستند و اصولا تحقيقات كيفي به دنبال ارائه تعميم هاي وسيع نيستند . 6- روش تحقیق پدیدار شناسانه با توجه به ماهيت خود در زمينه روش انجام تحقيق و نيز گردآوري داده ها و با توجه به عدم وجود فرضيات و تئوري هاي قطعي در ذهن محقق، امكان خلاقيت و تئوري پردازي بيشتري را براي محقق فراهم مي كنند . شکل1)چهار محور اصلی تحقیقات فنومنولوژیک مراحل اساسی در روش تحقیق فنومنولوژیک 1- ایجاد یک پارادایم تحقیقی منظور از پارادایم انتخاب یک هدف ،عنوان یا موضوع مورد علاقه است تا تحقیق حول آن تمرکز یابد . در اینجا پاردایم به عنوان الگو ،مدل یا مثال مورد توجه می باشد(creswell,1994; mason,1996). هدف از ایجاد پارادایم تحقیقی وضوح بخشی به موضوع مورد مطالعه است تا آن محور کلیدی را که تحقیق با هدف بررسی آن صورت می گیرد را از دست ندهیم . پدیدارشناسی به عنوان یک پاردایم نظری روش شناسی خاص خود را تجویز می نماید که بر خلاف پوزیتیویسم مبتنی بر درگیری محقق در فرایند تحقیق است .تحقیقاتی که بر مبنای روش تحقیق پدیدارشناسانه صورت می گیرند بهترین تحقیقات به منظور لحاظ نمودن دیدگاههای شناختی محقق در فرایند بررسی مسائل مختلف می باشند. وجود یک پارادایم مشخص در فرایند تحقیق از این لحاظ مهم می باشد که به عنوان نقطه مرکزی در فرایند هدایت تحقیق عمل می نماید (Denzin & Lincoln,2000) . 2- انتخاب نمونه یا مورد مطالعاتی روشهای متعددی برای نمونه گیری در روش تحقیق پدیارشناسانه وجود دارد اما با توجه به ماهیت این نوع روش تحقیق روش نمونه گیری هدفمند بهترین روش محسوب می شود (Welman &Kruger,1999).کسانی باید به عنوان نمونه تحقیقی انتخاب شوند که تجاربی در رابطه با موضوع مورد مطالعه دارند ،چون هدف از این نوع تحقیق شناخت تجربیات و بررسی نحوه شکل گیری شناخت در فرایند تجربه موقعیت های متفاوت توسط انسانها است . بعنوان مثال در بررسی تجارب بیماران دیابتی از تزریق روزانه انسولین تنها کسانی می توانند در انتقال این تجربیات موثر باشند که این مورد را تجربه کرده اند .یکی از تفاوت های روش تحقیق پدیارشناسی با روشهای کمی در همین نکته است که اولا شخحص درگیر در فرایند تحقیق خود دارای تجربیات ناب و بلاواسطه در رابطه با موضوع مورد مطالعه است و دوم اینکه محقق سعی می کند این تجربیات را به نحوی دست نخورده به تصویر بکشد . نوع دیگر نمونه گیری که می تواند در این نوع روش تحقیق موثر باشد، روش نمونه گیری گلوله برفی است . یعنی محقق با استفاده از افرادی که می شناسد ،به شناسایی نمونه های بیشتر از افرادی که در زمینه خاص دارای تجربیات مشترکی با مشارکت کنندگان در تحقیق هستنتد ،بپردازد . به عنوان مثال برای مطالعه تصور زنان از سقط جنین می تواند با استفاده از پرس و جو از زنانی که این تجربه را داشته اند به نمونه های بیشتری دسترسی پیدا کند . 3- ملاحظات اخلاقی روش تحقیق پدیدارشناسانه با توجه به اینکه به بررسی تجارب مشارکت کنندگان در تحقیق در رابطه با موضوع خاصی می پردازد و تکه هایی از زندگی این افراد را به تصویر می کشد لذا باید با لحاظ کامل مسائل اخلاقی انجام شود . به عنوان مثال بررسی برداشت و شناخت زنانی که در مقطع خاصی مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اند ،از رابطه جنسی با شوهرانشان می تواند به عنوان یک موضوع مطالعه پدیدارشناسانه مورد مطالعه قرار گیرد ،اما به لحاظ حساسیت این موضوع محقق باید تعهدات اخلاقی لازم برای حفظ محرمانگی را در رابطه باگفته های مشارکت کنندگان در تحقیق را داشته باشد . برای این منظور باید موارد زیر برای مشارکت کنندگان در تحقیق توضیح داده شود : 1- مشارکت آنها در یک کار تحقیقی به آنها اطلاع داده شود (سعی نشود که با پنهان کاری یا با استفاده از روشهای غیر مستقیم اطلاعاتی در رابطه با موضوع مورد مطالعه از نمونه ها جمع آوری شود ) 2- هدف تحقیق و نتایجی که این تحقیق به دنبال دستیابی به آنها است ،برای مشارکت کنندگان توضیح داده شود . 3- فرایند و مراحل تحقیق شامل مدت تحقیق ،نحوه انجام تحقیق و نحوه کسب اطلاعات به مشارکت کنندگان توضیح داده شود . 4- سود و زیان این تحقیق برای مشارکت کنندگان تشریح شود . 5- به مشارکت کنندگان توضیح داده شود که شرکت آنها در این تحقیق منوط بر خواست و اراده خود آنها است. 6- مشارکت کنندگان در تحقیق همواره دارای این حق هستند که هر زمان که بخواهند از فرایند تحقیق خارج شوند . 7- به مشارکت کنندگان اطمینان داده شود که گفته های آنها در این تحقیق در کمال محرمانگی حفظ خواهند شد و تنها به صورت نتایج کلی ارائه خواهد گردید (Arksey &Knight 1999). 4- مشخص کردن تعداد نمونه تعداد نمونه در اغلب روشهای تحقیقی کیفی از قبل تعیین شده نیست و می تواند بسته به موضوع و فرایند تحقیق متفاوت باشد . در روش تحقیق پدیدارشناسانه نیز این مسئله صدق می کند اما با توجه به تجارب اندیشمندان در این روش تحقیق تعداد نمونه مکفی 10 نفر تعیین شده است(Creswell,1998) . تا این 10 نفر در مراحل متعدد مورد مصاحبه عمیق قرار بگیرند . با افزایش تعداد نمونه در تحقیق پدیدارشناسانه نوعی مثلث بندی [1] در نمونه گیری می تواند انجام شود تا موضوع مورد بررسی از دیدگاه سه گروه متفاوت که همان تجربه مشترک را داشته اند،مطالعه شود به این ترتیب به مثلث بندی در داده ها نیز می رسیم تا نقاط مشترک و افتراق به منظور مطالعه بهتر استخراج شوند . نمونه گیری و مصاحبه زمانی به اتمام می رسد که از نظر محقق چیز جدیدی در مصاحبه های آخری بدست نیاید و مصاحبه شوندگان جدید نیز همان گفته های قبلی ها را تکرار نمایند . 5- روشهای جمع آوری داده مهمترین ابزار برای جمع آوری اطلاعات در تحقیق فنومنولوژیک مصاحبه عمیق غیر سازمان یافته است . سوالات در این مصاحبه در رابطه با تجارب،احساسات و عقاید مشارکت کنندگان در تحقیق در رابطه با موضوع مورد مطالعه می باشد. در این مصاحبه تعداد سوالات می تواند بسته به فرد مورد مصاحبه تفاوت پذیرد (Groenewald,2004). برخی از محققین مصاحبه عمیق بین محقق و موضوع مطالعه را فرایند تغییردیدگاههای دو طرف در نتیجه بحث بر سر موضوع مورد علاقه دانسته اند و این به مفهوم درگیری محقق و مطالعه شونده در فرایند تحقیق و ایجاد تغییرات در نگرش های آنها نسبت به موضوع مورد مطالعه در اثر مصاحبه می باشد چرا که در این مصاحبه محقق می کوشد جهان را از منظر فرد مورد مطالعه بفهمد و درک کند تا بدین طریق از تجربیات فرد مورد مطالعه رمز گشایی بکند . روش دیگری جمع آوری داده در تحقیق فنومنولوژیک استفاده از یادداشت برداری میدانی [2] است . در این روش محقق هر چیزی را که در محیط پژوهش از حرکات ،اشارات واحساسات افراد نمونه مشاهده می کند،یادداشت می کند و در نتیجه گیری و در ارتباط با داده های حاصل از مصاحبه عمیق استفاده می کند . چهار نوع یادداشت برداری از نظر برگس[3] وجود دارد که عبارتند از : 1- یادداشت های مشاهده ای : در این نوع یادداشت محقق هر چیزی رتا که در موقع مصاحبه از حرکات و محیط زندگی مصاحبه شدنده ،مشاهده می کند،یادداشت می نماید . 2- یادداشت های تئوریکی :به معانی و ریشه های این حرکات و رفتارها و محیط اطراف می پردازد . 3- یادداشت های روش شناختی : به منظور یاداوری و ساختاردهی و نقد فرایند تحقیقی که محقق برای خود و به منظور جلوگیری از عدول از پاردایم تحقیقی اش می نویسد. 4-یادداشت های تحلیلی: محقق در آخر هر مصاحبه یا آخر هر روز مصاحبه با توجه به مشاهداتش و بر مبنای جمع بندی از نتایج بدست آمده می نویسد . روش دیگر در رابطه با جمع آوری داده در این نوع روش تحقیق استفاده از عبارتی است که خود افراد مورد مطالعه در رابطه با تجارب،عقاید و احساساتشان از موضوع مورد مطالعه می نویسند . در این روش به آنها گفته می شود که به زبان ساده و هر طوری که دلتان می خواهد در رابطه با موضوع مورد مطالعه و این که چه تجاربی ،چه عقایدی و چه احساساتی در رابطه با آن دارید، برای ما بنویسید . برای فهم بهتر موضوع و آشنایی با نحوه طرح سوالات در یک تحقیق پدیدارشناسانه مثالی مطرح می شود . فرض کنیم تحقیق به منظور بررسی تجارب زنان از اولین زایمان انجام می دهیم . سوالاتی که باید به منظور جمع آوری اطلاعات از زنان تحت مطالعه پرسیده شود به صورت زیر می باشد . جدول1)نحوه طرح سوال در یک تحقیق پدیدارشناسانه در رابطه با تجربه اولین زایمان شکل سوال نوع پاسخ قبل از اینکه زایمان و درد آن را تجربه کنید،چه تصوری از آن داشتید؟ باز و تفصیلی چه امیدها،انتظارات و آرزوهایی در اولین زایمانتان داشتید؟ باز و تفصیلی چطور خودتان را برای زایمان آماده کرده بودید؟ باز و تفصیلی آموزش های رسمی و غیررسمی در رابطه با زایمان داشتید؟ باز و تفصیلی آیا خودتان از قدرت انتخاب برای تعیین نوع زایمان خود بهره مند بودید؟ باز و تفصیلی تا چه حدی از قدرت تصمیم گیری برای حامله شدن برخورداربودید؟ باز و تفصیلی 6- تحلیل داده ها مرحله بعدی در روش تحقیق پدیدارشناسانه عبارت از تحلیل داده های بدست آمده است، اما باید دقت شود که این تحلیل به نحوی انجام شود که کلیت و یکپارچگی داده ها دچار اختلال نشده و به صورت یک کل و در ارتباط با محیط پژوهش مورد بررسی قرار گیرد.در اینجا از نظر محققین ما تجزیه داده ها[4] را نداریم چرا که تجزیه به مفهوم تکه تکه کردن مفاهیم است و این کاری است که در بررسی پدیدارشناسانه باید از آن اجتناب شود و بجای آن باید داده های بدست آمده باز و گسترده شده و مورد بررسی قرار گیرند که این عمل با عبارت(explicitation) توضیح داده می شود که فرایندی پنج مرحله ای می باشد (Hycner,1999). 1- در پارانتز گذاری یا تقلیل پدیدارشناسانه 2- تفسیر و توصیف واحدهای معنایی موجود در داده های جمع آوری شده 3- گروه بندی واحدهای معنایی به منظور ایجاد عباره ها 4- خلاصه سازی هر کدام از مصاحبه ها،ارزش گذاری آنها و تعدیل و اصلاح مصاحبه ها هر کجا که لازم بود . 5- استخراج عبارات عمومی و کلی از مصاحبه ها و ترکیب تلخیصی آنها در این مرحله روایتهای هر کدام از افراد شرکت کننده در تحقیق از تجربیات خود در رابطه با موضوع مورد مطالعه مورد بحث و بررسی قرار می گیرد . به عنوان مثال وقتی که با استفاده از روش تحقیق پدیدارشناسانه به دنبال فهم معنی و تصوری هستیم که زنان از تجربه اولین زایمان خود دارند، بدین منظور ابتدا روایتهای هر کدام از افراد از زایمان ،درد زایمان ،احساس شان نسبت به زایمان و فهمی که از آن دارند،بررسی می شود . این روایتها در فهم زوایای تاریک این پدیده بویژه در ایجاد زاویه دیدی مناسب برای محقق به منظور فهم موضوع از منظر فرد مورد مطالعه مهم می باشند . اما نکته اساسی که باید در روش تحقیق پدیدارشناسانه مد نظر قرار گیرد ،توجه به برخی مفاهیم کیلدی و بنیانی موجود در روایتهای هر کدام از افراد است . چرا که هر روایت ویژگیهای منحصربفرد و خاص خود را دارد ولی در تحلیل نهایی باید این مفاهیم بنیانی در ترکیب با هم و به منظور ساختن عبارتهای بنیانی و کلیدی برای فهم موضوع مورد نظر مورد استفاده قرار گیرند .این عبارتها باید در برگیرنده مفاهیمی به منظور تشخیص،توصیف،فهم و تفسیر تجارب افراد در رابطه با موضوع مورد مطالعه به عنوان مثال تجربه اولین زایمان باشند . بدین منظور فرایند تحلیل در تحقیق فنومولوژیک باید در برگیرنده آن چیزی باشد که تقلیل پدیدارشناختی گفته می شود. منظور از این مرحله این است که عبارت و مفاهیم متعدد موجود در روایت های افراد به عبارات کوچک و ضروری تقلیل داده شوند ( Morrissey and Higgs 2006). فهم افراد از زایمان و تجارب آنها از آن و احساستشان در رابطه با زایمان و درد آن با عبارات متعدد بیان می شود ولی محقق باید با خواندن این روایت های متعدد به عبارات بنیانی مشترک که در بر گیرنده بخش قابل توجهی از مفاهیم موجود در روایتهای افراد باشد دست یابد . بدین منظور تقلیل پدیدار شناختی و در مرحله بعد توصیف موضوع در قالبی ساختارمند و به صورت روایتی پردازش شده، لازم است . از همین جا است که مرحله دوم یعنی توصیف موضوع مورد مطالعه توسط محقق با استفاده از فهم تجارب افراد تحت مطالعه و نیز بررسی ادبیات تحقیق در رابطه با موضوع مورد مطالعه شروع می شود . یعنی محقق باید تجربه اولین زایمان را در قالبی توصیف کند که در برگیرنده تجارب تمامی افراد مورد مصاحبه باشد ( Morrissey and Higgs 2006).بدین منظور باید توصیف های تمامی شرکت کنندگان از موضوع مورد مطالعه به دقت خوانده شود و داده های موجود در این توصیف ها به شرح مراحل زیر مورد تحلیل عمیق قرار گیرند . 1- خواندن همه متنی که مصاحبه شوندگان در آنها به توصیف پدیده مورد مطالعه پرداخته اند . برای اینکار گوش دادن مکرر به مصاحبه های افراد و نسخه برداری از آنها و خواندن مکرر این یادداشت برداری ها به منظور فهم کلیت موضوع، لازم است . 2- تشخیص نقاط اساسی و مهم در تجربیات فرد که منجر به ایجاد تحول در نگرش او به موضوع شده اند از طریق موراد زیر : جستجو برای درک جوهره و اساس تجربیات فرد از موضوع در ابعاد فیزیکی،احساسی،آموزشی،انتقالی،توسعه ای و تاثیراتی جستجوی عباراتی برای درک برداشتهای فرد از تجربه خود در رابطه با ابعاد شش گانه بالا. بدین نحو که فرد در بعد فیزیکی چه احساسی نسبت به مثلا مسئله زایمان دارد و آن را از نظر احساسی چگونه درک می کند و اینکه چه نگرشی نسبت به آن به عنوان امری ضروری و بخشی از پروسه تبدیل خود به مادر و .. دارد. وارد نمودن مصاحبه های ویرایش شده به نرم افزار Nud*Ist[5] به منظور استخراج عبارات مرتبط با ابعاد شش گانه بالا از روایات افراد شرکت کننده در تحقیق استخراج گروههای عبارتی که دارای مخرج مشترکی در یکی از شش بعد بالا باشند . نتیجه مرحله بالا دستیابی به دو کلان عبارت است که اولی در زمینه طراحی مدلی زیربنایی برای توصیف پروسه تجربه مورد مطالعه می باشد و دومی به طرح مراحل قبول این تجربه و تبعات آن در بین شرکت کنندگان می پردازد . 3- وضوح بخشی به عبارات و گزاره ها استخراج شده از روایات پاسخگویان با استفاده از برقراری ارتباط بین عبارتها و فهم آنها در قالب کلیت داستان 4- تبدیل نمودن عبارات ساخته شدن به عبارات علمی 5- سنتز نمودن و ترکیب این عبارات به منظور بازسازی ساختار معنایی تجارب افراد مورد مطالعه 7- اعتبار و قابلیت اطمینان یافته های تحقیق میزان واقعیت گویی و نزدیکی یافته های تحقیق پدیدارشناسانه به حقیقت موضوع بستگی به توانایی تحقیق در دسترسی به تلقی مورد نظر فرد مورد مطالعه از پدیده ای دارد که توسط او تجربه شده است لذا محقق در تمامی فرایند تحقیق باید با در پرانتز گذاشتن عقاید خود در رابطه با موضوع ،خود را تا حد ممکمن به زاویه دیدی در رابطه به موضوع مورد مطالعه برساند که فرد مصاحبه شونده از آن منظر به موضوع می نگرد.لذا مناسب ترین ابزار به منظور سنجش قابلیت اعتماد و اعتبار یافته های روش تحقیق پدیدارشناسانه ارائه یافته های تحقیق به افراد مورد مطالعه و نظرخواهی از آنها در مورد توانایی نتایج تحقیق در دسترسی صحیح به ماهیت پدیده مورد نظر از منظر آنها است(Groenenwald,2004) . چه موقع از پدیدار شناسی باید استفاده کرد ؟ 1- آیا نیاز به روشن سازی بیشتر یک پدیده خاص وجود دارد؟ 2- آیا تجربیات زندگی بهترین منبع اطلاعات برای پدیده مورد بررسی است؟ (بستگی به سوال تحقیق دارد) 3- آیا منابع لازم در دسترس هستند و آیا منابع یا زمان لازم ،نمونه های مناسب و شیوه ها و تواناییهای شخصی لازم برای این روش فراهم است . موضوعات مناسب برای تحقیقات فنومنولوژیک شامل آنهایی هستند که مرکزیت تجریبات زندگی انسان را تشکیل می دهند؛ مانند شادی ،ترس،تعهد،رئیس بودن،مسئول بودن،استرس،معنای درد،کیفیت زندگی برای مبتلایان به بیماری مزمن،از دست دادن قسمتی از بدن ،برخورداری از یک داغ عاطفی یا جسمانی و جنسیت در یک محیط خاص یا براشت از جنسیت در محیط خاص فرایند عملی انجام یک تحقیق به روش فنومنولوژیک 1- انتخاب شرکت کنندگان : با استفاده از نمونه گیری هدفمند به منظور استفاده از افرادی که دارای اطلاعات خوب و کافی در رابطه با پدیده مورد بررسی هستند .به عنوان مثال برای مطالعه تجربه درد زایمان در نزد زنان باید از زنانی که تازه زایمان کرده اند ،به عنوان نمونه استفاده شود . 2- جمع آوری دادها روش اصلی در جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه سازمان یافته و یا غیر سازمان یافته با استفاده از سوالات باز است . به عبارت دیگر گفتگوی عمیق و ژرف محقق و شرکت کنندگان درباره پدیده مورد بررسی است . محقق بدون اینکه سعی کند تا جهت خاصی به گفتگو بدهد سعی می کند به دنیای غیررسمی و تجریبات زندگی فرد دست یابد . مصاحبه معمولا دو طرفه است و زمانی تمام می شود که شرکت کنندگان فکر کنند که اطلاعات کافی داده اند . اسفاده از سوالات باز و یادداشت برداری از سخنان افراد همچنین استفاده از ضبط صدا و نسخه برداری از عین کلمات افراد ، از روشهای جمع آوری داده ها هستند. به عنوان مثال محقق از زنان می خواهخد که از احساساتشان و تجاربشان و تلقی هایی که از درد موقع زایمان داشتند ،برایش بگویند و سپس می خواهد که تجربیات خود از آن مقطع خاص را در قالب چند پاراگراف به هر نحوی که دوست دارند ،برایش بنویسند . 3- تحلیل داده ها تحلیل باید به نحوی باشد که ضمن حفظ تجربیات زندگی شرکت کنندگان امکان فهم پدیده مورد نظر فراهم گردد . لازمه تحلیل غوطه ور شدن محقق در اطلاعات کسب شده است . در این راستا درک جملات و مفاهیم اصلی در رابطه با پدیده مورد مطالعه مهم است . سپس برای سهولت مرتب سازی این جملات و مفاهیم اصلی آنها را روی کارتهای اندکسی یا فایلهای کنترل اطلاع می نویسند . یافتن و درک روابط اساسی بین این جملات و ایجاد توصیفی جامع از پدیده ،مرحله نهایی را تشکیل می دهد .برای این کار باید مراحل زیر را طی کند : 1- مواجهه اولیه : خواندن و بازخوانی یک مورد و خواندن و بازخوانی مکرر متن مصاحبه 2- تشخیص و برچسب زدن به تمها : محقق تمهایی را که مشخص کننده هر یک از بخش های متن است تعیین و برچسب می زند . این برچسب ها یا عناوین در حاشیه سمت راست متن کدگذاری می شوند . عناویت تمها مفهومی هستند و باید چیزی را درباره کیفیت اساسی آنچه که توسط متن ارائه می شوند ،نشان دهند . 3- لسیت کردن و خوشه بندی تمها : در این مرحله محقق می کوشد تا به تجزیه و تحلیل داده ها و تمهای استخراج شده سازمانی بخشد . او تمهایی که در مرحله دوم استخراج شده را لیست می کند و به آنها در رابطه با ارتباطی که با یکدیگر دارند،فکر می کند . سپس به هر دسته از تمخها یک نام می دهد و همه تمها در خوشه ای به نام آن تم قرار می گیرند . 4- ایجاد یک جدول خلاصه سازی شامل برچسب خوشه تم- برچسب تم- نقل قول های که محل استخراج تم از متن را مشخص نماید- شماره صفحه و سطر نقل قول آورده شده . 5- تلفیق موردها : در این روش همه جداول خلاصه سازی که برای تک تک افراد شرکت کننده در مصاحبه استخراج شده است از نظر اطلاعات با هم ادغام می شوند ، تا فهرستی کامل از تمهایی که برای همه شرکت کنندگان وجود داشته است،ایجاد شود و یا در روش دیگر جدول خلاصه سازی که برای اولین شرکت کننده تشکیل شده است برای تجزیه و تحلیل موردهای بعدی استفاده می شود . 4- فصل بندی یک تحقیق فنومنولوژیک در فصل اول محقق به ارائه مقدمه و بیان اهمیت موضوع و زمینه های تحقیقی و طرح سوالات تحقیق می پردازد . سپس در فصل دوم در رابطه با روش تحقیق پدیدار شناسانه و نحوه نگرش آن به تحقیق بحث می شود. در فصل سوم در رابطه با نمونه و نحوه انجام فرایند تحقیق بحث می شود. در فصل چهارم محقق به ارائه تمهای استخراج شده می پردازد . در این بخش محقق تمها را تعریف و با ارائه نقل قولهایی از شرکت کنندگان این تمها را تقویت و ارائه می نماید و سپیس روابط میان آنها را مورد بحث و بررسی قرار می دهد . در بخش یافته ها باید جدول تمها و خوشه بندی تمها آورده شود . باید دقت نمود که در ارائه یافته ها میان بیانات و نظرات شرکت کنندگان و تفاسیر محقق تمایز قائل شد. در فصل پنجم و در قسمت بحث تمهای استخراج شده را در متن ادبیات تحقیق و مطالعات دیگران قرار داده و پیشنهاداتی برای بهبود عملکرد و نیز برای تحقیق بیشتر ارائه می شود . References -Arksey, H., & Knight, P. (1999). Interviewing for social scientists. London: Sage. - Creswell, J. W. (1998). Qualitative inquiry and research design: Choosing among five traditions. Thousand Oaks, CA: Sage. - Creswell, J. W. (1994). Research design: Qualitative and quantitative approaches. Thousand Oaks, CA: Sage. -Denzin, N. K. & Lincoln, Y. S. (Eds.). (2000). Handbook of qualitative research (2nd ed.). Thousand Oaks, CA: Sage. - Eagleton, T. (1983). Literary theory: An introduction. Oxford: Basil Blackwell -Groenewald,T.,(2004). A Phenomenological Research Design Illustrated. International Journal of Qualitative Methods 3 (1) April, 2004 - Hycner, R. H. (1999). Some guidelines for the phenomenological analysis of interview data. In A. Bryman & R. .G. Burgess (Eds.), Qualitative research (Vol. 3, pp. 143-164). London: Sage. - Mason, J. (1996). Qualitative researching. London: Sage. Morrissey,Gabrielle,. Higgs,Joy.(2006). Phenomenological Research and Adolescent Female Sexuality: Discoveries and Applications,. The Qualitative Report Volume 11 Number 1 March 2006 161-181 - T.D. Wilson, research methodology for information behaviour research, University of Sheffield,2004 - Schutz, A. The stranger: an essay in social psychology. In: Collected papers. Vol. II. Studies in social theory. The Hague: Martinus Nijhoff, 1964, 93. -Kruger, D. (1988). An introduction to phenomenological psychology (2nd ed.). Cape Town, South Africa: Juta. -Welman, J. C., & Kruger, S. J. (1999). Research methodology for the business and administrative sciences. Johannesburg, South Africa: International Thompson. - حاج باقری ،ادیب؛پرویزی،سرور؛صلصالی ،مهوش،.(1386)،.روشهای تحقیق کیفی، تهران:نشر و تبلیغ بشری Abstract This paper attempts to presents research about basic theoretical foundations of phenomenological research method and clarifying stages of this research method empirically .With the perspective of view to researcher and research object this research method classify as qualitative and active method. Because strains researcher for seeing research object from the perspective of individual involved in the study. Phenomenological research method attempts to explain the process of creating meaning for various phenomena in everyday life by individuals. Important point in this research method is the association of individuals in creating meaning for phenomena that involved them. This method assumes that people understand the world via others and that’s experiences . Key words: Phenomenological Research Method- Phenomenology- Qualitative Methods- Human Experiences [1] -Triangulation [2] -Memoing [3] -Burgess.R [4] -Data analysis [5] - مهمترین نرم افزار مورد استفاده در روش تحقیق کیفی برای تحلیل داده های عبارتی (کلمات)